مقدمه
مشاوره و راهنمایی در مدارس برنامه ای حیاتی است که در عرصه ی تعلیم و تربیت جهان (خصوصأ دوره ی آموزش عمومی) از سال های دور مورد توجه قرار گرفته است.
چرا که طی این دوره دانش آموزان در مرحلهی آغازین تجربه های اجتماعی توأم با رشد فردی قرار دارند. تعلیم و تربیت در دوره ی مذکور نقش تعیین کننده ای در هدایت فراگیر و نقش پذیری متناسب وی در جامعه ایفا می نماید به طوری که ایجاد سرمایه ی انسانی و توسعه ی فرهیختگی در جامعه ی ناشی از تربیت فراگیران در این دوره به ویژه با تأکید بر شناخت توانایی ها، استعدادها و علایق آنان است. کمک به توسعه ی مهارتهای زندگی به ویژه فرآیند تصمیم گیری و هدف گزینی از ضرورت های ارزشمندی است که تقویت فرآیند مشاوره و راهنمایی از طریق معلمان دانا و دلسوز را میسر می سازد. برای تحقق برنامه های مذکور دو رویکرد وجود دارد :
١- تأکید بر مشاور در مدارس به عنوان یک فرد متخصص
۲- ارتقاء فرآیند راهنمایی و مشاوره از طریق توانمندسازی کلیدی عوامل انسانی مدارس (مدیر – معاون – مربی و معلمان) با توجه به شرایط آموزش و پرورش کشور رویکرد دوم مقدم بر رویکرد اول بوده و در حوزه ی برنامه های اجرایی امکان تحقق آن بیشتر است و از سوی دیگر می توان رویکرد دوم را مقدمه ای برای تحقق رویکرد اول در توسعه ی مطلوب آموزش و پرورش آینده تلقی کرد.
مکلا گلین (۱۹۹۹) معتقد است که معلمان برای کمک به دانش آموزان جهت رشد اجتماعی و عاطفی بهترین موقعیت را دارند. معمولا معلمان طی یک دورهی طولانی با دانش آموزان در تعامل بوده به طوری که رفتار آنان را مشاهده می نمایند.
لذا می توانند برنامه های هدایتی و راهنمایی را در مدرسه توسعه دهند، مشاهده و بررسی رفتار فراگیر اولین گام برای فعالیت راهنمایی و مشاوره است و این موقعیت برای معلمان بیش از هر فرد دیگری در مدرسه مهیا است معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش سیاست ارتقای مهارت راهنمایی و مشاورهای معلمان را محور فعالیت های خویش برای توسعه ی آموزش و پرورش قرار داده است و طرح «احیای نقش مشاوره و راهنمایی» در همین راستا در استانهای کشور به اجرا گذاشته شده است و برای استحکام علمی طرح مذکور استاد علمی متعدد تولید و دوره های آموزشی متناسب پیش بینی شده است.