بررسی تحولات سیاستهای جمعیتی در ایران، نیازمند شناختی ژرف از عوامل متعدد و پیچیده دخیل در این فرآیند است. برای شناخت الگوی تکامل این سیاستها، تنها نگاهی سطحی به ابعاد اقتصادی و اجتماعی کافی نیست. باید به عوامل گوناگون داخلی و خارجی که همزمان محرک و محدودیتساز بوده و به صورت متقابل بر یکدیگر اثر گذاشتهاند، توجه شود.
اهمیت ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، در تعیین جهتگیری سیاستهای جمعیتی قابل انکار نیست. تغییرات در سطح درآمد، دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی، الگوهای خانواده و باورهای فرهنگی و مذهبی، بدون شک بر نرخ باروری و رفتارهای جمعیتی اثر گذاشتهاند. درک این الگوهای متغیر، که به صورت دوسویه در تعامل با نخبگان سیاسی و تصمیمگیرندگان قرار دارند، برای شناسایی الگوی تکامل سیاستها، ضروری است.
نقش نخبگان سیاسی و حاکمیتی، با در نظر گرفتن اولویتها، دیدگاهها و اهداف ایدئولوژیک و توسعهای، نیز از دیگر عوامل کلیدی است. میتوانیم این عامل را به عنوان عنصر اصلی سیاستگذاری، در الگوهای تاریخی سیاستهای جمعیتی ایران در نظر بگیریم. با مقایسه سیاستهای جمعیتی در مقاطع زمانی مختلف، میتوان به تفاوت دیدگاهها و اولویتهای نخبگان حاکم در این دورهها پی برد و ریشههای تغییرات را بررسی کرد.
عوامل خارجی نیز نقشی اساسی در شکلگیری و تکامل سیاستهای جمعیتی ایران ایفا کردهاند. تأثیرات همگراییهای فرهنگی، مهاجرتها، بحرانهای بینالمللی و تجربیات کشورهای دیگر، همواره در این عرصه قابل مشاهده است. این عوامل، با ترکیب پیچیدهای با عوامل داخلی، الگوهای خاصی از سیاستگذاری را ایجاد کردهاند. همراه با تحولات جهانی، تاثیرپذیری از سیاستهای جمعیتی سایر کشورها نیز در این الگو قابل مشاهده است.